بسم الله الرحمن الرحیم
بقول آیت الله حائری شیرازی، انسان اگر پراکنده بشنود، ذهنش هم پراکنده میشود!(نقل به مضمون)
تمام کانال ها و گروه های مجازی را ترک کردم. اکانتهای شخصی را پر پر کردم، در گروه های خیلی واجب ماندم در این حد که بی خبر نمانم از دنیا و میخواهم وقتم را صرف مطالعه و نوشتن کنم. صرف آموختن عمیق...
دلم برای وبلاگ نویسی و اصالت داشتن در فعالیت مجازی هم تنگ شده!
چه خوب که هنوز وبلاگ نویسها هستند. نه؟ :)
پیش بسوی بهتر شدن
نه به نا امیدی
یا زهرا (س)
بسم الله الرحمن الرحیم
مدت هاست که تصمیم گرفته ام کمی ذهنم را با نوشتن خلوت کنم! همه چیز را امتحان کردم! از سررسید تا نوت گوشی تا ...
ولی نشد که نشد
شاید عادت کرده ام در جایی مطالبم را ثبت کنم که ممکن باشد یکی دو تا مخاطب به آن سر بزند...
فقط این را میدانم اگر ننویسم و مثل گذشته ذهنم را خلوت و مرتب نکنم، با پوسیدگی سلول های خاکستری ام مواجه میشوم!... نیاز دارم به گاهی بی دغدغه نوشتن، به دور از خود سانسوری...
یادم هست میخواستم ادای سید مرتضی آوینی ِ شهید را در بیاورم و خودم را از نوشته هایم خط بزنم، حتی یک بار تمام شعرهایم را پاک کردم! اما نشد! حالم بد تر شد! فهمیدم که هنوز به گرد پای او نرسیدم! نمیدانم از کجا شروع کنم... فکر میکنم باید از اول...
امروز به برکت آلودگی هوا، بعد از مدت ها که این تصمیم در سرم بود، وبلاگی به پا کردم!
میخواهم نا شناس بنویسم! اگر مرا شناختید به رویم نیاورید!
نمیدانم به آرزوهایی که برای این وبلاگ در سرم دارم میرسم یا نه! فقط فعلا شروع کردم!
یا علی (ع) گفتیم و عشق آغاز شد :)