دوشنبه, ۱ شهریور ۱۴۰۰، ۰۳:۳۵ ق.ظ
گاهی فقط باید رفت...
۰۱ شهریور ۰۰ ، ۰۳:۳۵
بسم الله الرحمن الرحیم
من همان پرستوی عاشقم... که دارد برای مهاجرت به تو، تلاش میکند. برای اینکه معشوقت بشود! برای مالِ تو شدن.
~~~~~~
از بین عناوین در زندگی روزمره، «مادر» را از همه بیشتر دوست دارم...
از چه نوشته‌ام؟
-
الــی الانقــطاع
(۱۸)-
منقطعون
(۳)
-
-
پا جای پای خدا
(۱) -
کارگاه اندیشه
(۱۰) -
اندر احوالات تکخور نبودن
(۸)-
رفقای خاموش و پر حرفِ من
(۱) -
تجربه‌ها
(۴)
-
-
اگر معلم دینی بودم...
(۱) -
خطــ خط ـــی
(۸)-
کارگاه ریسندگی
(۵) -
کارگاه بافندگی
(۳)
-
-
شخصیـجات
(۲۳) -
سیاست با پدر و مادر
(۲)
در یک نگاه :)
چالش وبلاگی
چالش
خودسازی
وصله ی چادر مادر
چادر
محدثه سادات نبی یان
شاعرانه ها
اخلاص
برنامه ریزی
مادر
حاج قاسم
آنچه گذشت
انتخابات
کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
حضرت زینب (س)
خواهرانه
کیمیا مهاجر
محرم 61
کربلا
شاعری
که بشکنم مگر این لاتِ بی سر و پا را
تبر به دوش به دنبال خویش می گردم
کلاس وبلاگ نویسی
طرحواره درمانی
پزشکیان
رئیس جمهور
جلیلی
غزه
روز قدس
دو قلو
بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین
- آذر ۱۴۰۳ (۱)
- آبان ۱۴۰۳ (۱)
- تیر ۱۴۰۳ (۲)
- فروردين ۱۴۰۳ (۱)
- اسفند ۱۴۰۲ (۱)
- بهمن ۱۴۰۲ (۱)
- دی ۱۴۰۲ (۱)
- آذر ۱۴۰۲ (۱)
- مهر ۱۴۰۲ (۲)
- تیر ۱۴۰۲ (۲)
- خرداد ۱۴۰۲ (۴)
- ارديبهشت ۱۴۰۲ (۲)
- آبان ۱۴۰۱ (۱)
- شهریور ۱۴۰۰ (۱)
- مرداد ۱۴۰۰ (۱)
- خرداد ۱۴۰۰ (۱)
- ارديبهشت ۱۴۰۰ (۵)
- اسفند ۱۳۹۹ (۱)
- آذر ۱۳۹۹ (۶)
- آبان ۱۳۹۹ (۳)
- مهر ۱۳۹۹ (۱۰)
- مرداد ۱۳۹۹ (۵)
- تیر ۱۳۹۹ (۴)
- خرداد ۱۳۹۹ (۶)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۱)
- بهمن ۱۳۹۸ (۲)
- دی ۱۳۹۸ (۱)
- آذر ۱۳۹۸ (۱)